در این حریم شبانه ستم گرفته
دراین شب خاک و خاکتسر که غم گرفته
رفیق روزان روشن رهائی من ستاره ها را صدا بزن دلم گرفته
قامت یاران از تبرداران اگر شکسته
جنگل یاری رو به بیداری به گل نشسته
ستاره سوسو نمی زنه اگر چه بر من
رفیق شب های بی کسی ای سر به دامن
در این سکوت سترون سنگر به سنگر چراغ خورشید کوره چشم تو روشن
بهار من! رو به بیداری جنگل یاری جوانه بسته