زندگی تنه%
سلام خدایم.
آه ای خدایم صدایت می زنم بشنو صدای این دلشکست ار
خدایا من به جرم زندگی به این دنیا روی زمین آمدم این بود سزایم من
شکنجه گاه این دنیا بیرحم آه خدایم مگذاردر این دنیا بیشتر از این زخم بخرم
خدایم مگر محکومیت من چقدر است آخر جای برای زخم زدن این اهل زمین نه
مانده بروی تنم خدایا خسته ام از اهل زمین این مردمان خود پرس خدایا کمکم
کن برگردم به سوی تو آخر این بغض گلویم نفسم را گرفته است خداجان تو بهتر
میدانی کسی را ندارم اینجا خدایم مدتهاست که نه از آمدن کسی دلخوشم
نه از رفتن کسی دلگیره خب این اهل زمین بی بفاهستن
خدایا پناه میاورم در این لحظه های بی کسی و صدایت میزنم با گریه روز شبم
بشنو صدای این دا شکسته را وکمکم کن خدا جان

الهی درشب قهرم بسوزان
ولی متاج نامردان مگردان
عطاکن دست بخشش همتت را
خجل از روی محتاجان مگردان
الهی کیفرم را می پذیرم
که ازتو ذات خو را پس بگیرم
کمک کن تا که با ناحق نسازم
برای عشق و آزادی بمیرم
علی یاور
یکشنبه 10 شهریورماه سال 1392 ساعت 03:08 ب.ظ